جدول جو
جدول جو

معنی موی تونتن - جستجوی لغت در جدول جو

موی تونتن(زَ)
به لغت زند، شمردن. (ناظم الاطباء). به لغت ژند و پاژند به معنی شمردن زر و چیزی دیگر باشد. (برهان) (آنندراج). هزوارش اشمرتن (= شمردن) پهلوی است. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به شمردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَتَ)
موی تابیدن. مو تافتن. تافتن گیسو. تاب دادن زلف. (از یادداشت مؤلف) :
به موی تافته پای دلم فروبستی
چو موی تافتی ای نیکبخت روی متاب.
سعدی
لغت نامه دهخدا